کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

عشق و حماقت

دوشنبه, ۵ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۳۵ ق.ظ

ziba (3)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۰۵
فرهاد

نظرات (۱)

اینجا بـه دلسپـردن من گیر داده اند
مشتی اجل به بردن مـن گیر داده اند
اینجا همیشه آب تکان می خورد از آب
امـا به آب خـوردن مـن گیر داده اند
مانند شمـع در غـم تـو آب می شوم
مردم به فـرم مردن من گیر داده اند
چشم انتظار دست تو اصلا نمی شوم
وقتی بـه شـالگردن من گیر داده اند
در شهرحس وحال برادرکشی پراست
گرگان به جامـه تن من گیر داده اند
مانند یک مـجسمه پاشیده ام ز هم
حتی به دل شکستن من گیر داده اند
دامن بخون زدم که به دست آورم تورا
این دستـها به دامن من گیر داده اند
گر پا دهـد برای تو سـر نیز می دهم
اینجا به دلسپـردن من گیر داده اند
پاسخ:
:(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">