کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۹ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است

 

زندگی کن به شیوه خودت…
 
 
با قوانین خودت … !!!
 
 
مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند …
 
 
برایشان فرقی نمی کند چگونه هستی …
 
 
چه خوب … چه بد …

 

 

موضوع صحبتشان خواهی شد …!
 
 
پس زندگی کن به شیوه خودت …

 

 

چه خوب … چه بد …

 

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۴۴
فرهاد

 

تو بیا تا من ، قدم به قدم فدایت بشوم

و گاه و گاه هم بیگاه...نه !!! هر دم خاک پایت بشوم

تو بیا تا من کمی لحظه ای

از حضور دلتنگی جلو بزنم

به تمام دلهای سیاه مردم ، با تمام دلم قفل و بند بزنم

تو بیا تا من همه بن بست ها را با قدمهایمان جاده  کنم

و تمام خیابان ها را به یک نام و نشان صدا بزنم

تو بیا تا من همه راه ها را ساده و بی دلیل اشتباه بروم

به هوای تو بدوم ، حواس خود را به آن راه بزنم

تو بیا تا من قدم به قدم ، نفس به نفس فدایت بشوم

و میان وسعت عشقت ....

مثال یکی پر کاه بشوم

تو بیا.....

 

هوای تو با صدای مهدی یراحی

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۵۳
فرهاد


گمانم گرمی دستت به دستانم اثر کرده

شبی را با غریو درد دلهای تو سر کرده

عدد در بند من مانده ، نهایت را که می داند؟!

شمارش های عشق تو عنان از من به در کرده

میان صفر و یک ماندن هواهای بدی دارد

نه این هستم نه آنم ؛ این مرا زیر و زبر کرده

به رسم الخط عشقم این عددها را نیازی نیست

نهایت را که می داند؟! دلم آنجا سفر کرده

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۰۵
فرهاد


حالم خوبه !

چون به زمین نزدیکم ، ریشه هام توو اعماق تاریکی گم نمیشن.در جست و جوی آب و روشنایی در حرکتن.نبض زمینو می شنوم.گرمای خاکو حس میکنم.نوری که پوسته ی سخت تنم رو میشکافه ، از جنس آفتابه نه یه نور مصنوعیه گلخونه ای. مهربونه و صمیمی.به نوای نور اعتماد می کنمو قد میکشمو بالا میرم.؛ به تو ! به تو که یه دفه بهم خیره میشی سلام میکنم. گوش کن ؛ با من ! با من خبریه.در من خبریه.خبری مث گُل.مث شکفتن و مث میوه ، بی تابِ رسیدن.منتظرم بمون ای تو.من به زودی در رگهای احساست جاری می شم.

حالم خوبه.آسمونی نیستم اما آسمان ازم دور نیست.آبی آرومش منو صدا میزنه.می تونم توو آرامشش فرو برم.می تونم مث ابری پر از حادثه ی قشنگ بارون بشم.مث هوا آزاد بشم.می تونم مث آفتاب باشم و شبی پر از آواز جیرجیرکها.می تونم روح یک شعر توو خیال یه شاعر مهتاب زده باشم.منتظرم باش.به زودی در رویای تو می تونم تعبیر ساده ای از خوشبختی بشم.

حالم خوبه.چون لبخندم حاضر و غمهام غایبه.می تونم با هر بهونه ای توی هوای کودکی نفس بکشم.به تلفن همراه کودکیم زنگ بزنمو باهاش گپ بزنم.می تونم از لحظه های در حال عبور با خودمو خیالم عکس رنگی بگیرم.خیالی که تو بخش مهمی ازش هستی.می تونم از روی هر متن مهرآمیز هزار بار بنویسم.می تونم منتظر لحظه ی دیدار تو با خودت توی یه قاب آیینه جا بگیرم.حالم خوبه.

حالا بهم بگو حال تو چطوره؟لازم نیست بیانشو عیانش کنی.با خودتم بگی کافیه.

اگه حالت خوب باشه خبر خوبیه.انگار یکی به من اضافه شده . اگه حالت بد باشه باید کمی حوصله کنی.حال بد خودشو با نشونه هایی معرفی میکنه.تاریخ و محل تولد،محل زندگی،شناسنامه، و راضی نبودن از بعضی از اینا که نمیشکافمش و تو خودت میدونی.تو با این نشونه ها از حال خودت با خبر میشی.نشونه هایی که تب ، افسردگی ، خستگی ،زودرنجی ، دو دلی و این چیزا رو بهمراش میاره.حال خوبتم نشونه هاش سرخوشی ، سرور، مهرورزی ، عشق ، حواس پرتی از این عشق و یه عالمه طپش قلبه. توی این حال قطعاً منشأ پیدایشش خودتی و چه خوب وقتی که چیز خنده داری واسه فکر کردنو خندین بهش پیدا می کنی.ببین.همین الان بهت بگم دیوونه کلی واسه خودت می خندی.خوبه که بخندی و خدای نکرده وقتی غمگینی بی بهونه و با بهونه گریه کنی.به پهنای صورتت با امید و آرزوها و ایده ها و افکار منحصر بفرد که فقط مخصوص خودته و توو دل خودت و کسی ازشون خبر نداره.باید اجازه بدی همه ی این مسیرا تو رو روشن کنن.زندگی ساده تر از این حرفاس.

انسانها گاهی فکر میکنن با انکار اونچه واقعاً هستن میتونن آگاه و بهترین جلوه کنن.در حالی که ارزش واقعی در اینه که مثلاً من همون گیاه اول این نوشته ام.لذت کوتاه گیاه بودنم به لگد یه عابر خیلی می ارزه.با آفتاب و آب که زندگی کردم عشقو خوب فهمیدم.حالا یکی هم ساقمو چید.چه اهمیتی داره؟ مهم اینه که اون حال خوب حتی بمیرمم باهام هست.

اگه انسان دیگه ای بشم رضایت نخواهم داشت حتی اگه در تعقیب احساساتم باشم.من که می خوام با شخصیت واقعی خودم زندگی کنم حتی دشوار و دردناک.مراقب خودت باش.با یه پرش برو شادی رو حس کن.بهت فکر می کنم.به من فکر کن.

با توام دیوونه:)

۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۵ ، ۱۵:۰۳
فرهاد

 

 

به کدامین اُمید، شعرپُراُمید سُرایم؟!

به کدامین یقین ز درد برآیم؟

به که گویم تمام قصه؟ که شاید کمی ز عشق بمیرد

و شانه شانه ی من را به حُرم عشق بگیرد

کدام ترانه؟ نفس را به سینه تازه کند تا...

پُر از امید بخوانم ، کمی بهانه بگیرم

مزاح می کنم اصلاً مگر غمی به دلم هست؟!

بدون شعر نشاید از این دلم، مدام بهانه بگیرم

به این گلایه ها ، غصه ها نگاه مینداز

کمی دگر که شعر بگویم

جهان ز غصه بگیرم!!!!

 

کوچه های عاشقی با صدای سینا سرلک

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۵۱
فرهاد


این روزها که مدام گذرِ نبودنت را به هوای داشتنت ثانیه شماری می کنم

ساکتم...حرف نمی زنم

نه که چیزی برای گفتن نباشد...نه !

به این سکوت پیله کرده ام

نه که ندانم چه بگویم...نه !

این روزها از همیشه پُرتر از حرفم

از همیشه بیشتر گفتنی ها دارم

ولی من مانده ام و یک عالمه ناگفته های ناشنیده

حرفهایم را جمع می کنم می گذارم گوشه ای روشن میان دلم !

می گذارمشان گوشه ای که هر روز آنها را گردگیری کنم و یادشان بیفتم

و یاد تو بیفتم

تا روزی که بیایی...

روزی که تو باشی و بخواهی برایت حرف بزنم

حرف نمی زنم اما حرفهایی هست

با خودم

حرف تو که می شود دلم مثل اینکه تب کند ، گرم و سرد می شود.

می شکند از بس تنگ می شود

حرف نمی زنم اما...

عاشقت هستم...

این حرف کمی که نیست !

 

" آره عاشقتم " با صدای سعید شهروز

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۵۳
فرهاد

 

لازم دونستم برای همدردی با زهرا خانم(مدیر وبلاگ دور همی) و به مناسبت درگذشت پدر بزرگوارشون این پست رو تقدیم ایشون کنم.امیدوارم که این تحفه ی ناچیز تسلای خاطر ایشون باشه:

فرشته جون سلام.بهم گفتن برات نامه بنویسم تا به دست بابام برسونی.فرشته جون.بابام الان داره چیکار می کنه؟ دلم براش تنگ شده.فرشته جون تا حالا نمی دونستم بی بابایی اینقدر سخته.فرشته جون.بهش بگو دخترش خیلی تنهاس.بگو آدمای این دنیا خیلی هاشون نمیدونن بی بابایی چیه.

فرشته جون...بابام خونش اونجا چه جوریه؟همزبون بی کسی های باباییم کیه؟اونم دلش واسه منِ بیچاره تنگ شده؟بابام میدونه دلتنگی و تنهایی چیه؟بهش بگو حواسش به من باشه ها.اون میدونه که من چقدر ساده ام.می دونه که حرفامو به همین سادگی هم بگم قبولم داره.

فرشته جون.به بابام بگو کمکم کنه و بیاد به خوابم.باهام حرف بزنه.دلم داره برای دیدنش پر می کشه.واسه اون دستاش که حسرت بوسیدنشونو دارم.واسه نگرانیاش به خاطر من.واسه همه چیزش.همه چیش.بهش بگو بدجوری هواشو کردم.

 

ترانه ی " هواتو کردم " با صدای محمد علیزاده

۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۲۳
فرهاد

ریکاوری یا بازیابی اطلاعات (Recovery) کلماتی هستند که در دنیای دیجیتالی امروز بسیار شنیده میشوند.گوشی هوشمند بی شک یکی از اجزا مهم دنیای فناوری است و از دست دادن اطلاعات آن به هر شکلی میتواند اتفاق مهم و بسیار بدی برای ما باشد.به علت اهمیت بالا ریکاروی اطلاعات تصمیم گرفتم که نحوه بازیابی SMS ، تماس (Call)،مخاطبین (Contacts) ،عکس،فیلم و دیگر اطلاعات مهم پاک شده و از دست رفته گوشی های اندرویدی را آموزش دهم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۰۹
فرهاد


وقتی که تو خوابی

انگار که دنیا هم خواب است

چشمهای منتظرم

بی اندازه آبستن آب است

 

تصنیف " لالایی " با صدای علی زند وکیلی

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۳۰
فرهاد