کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

شیشه و سنگ

دوشنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۴، ۰۲:۰۰ ق.ظ

Image result for ‫شیشه و سنگ‬‎

مرا ببخش اگر مثل فصل پاییزم

به رنگ زرد... و از شاخ و برگ می ریزم

و یک سوال برایم همیشه تکراریست

در این بهار،چرا دائماً خزان خیزم؟!

بیا...! بیا و ببین با دلم چه ها کردی!

که در حضور غرورم، ترحم انگیزم

قسم به حرمت عشقت اگر که از چشمت

هزار بار بیفتم، دوباره برخیزم

میان شیشه ی قلبت و سنگ احساسم

به قدر یک تَرَکِ کوچکی،گلاویزم

مگو که حرف بزن؛کارِ دل گذشته زِ حرف

تو را به جانِ عزیزت،مگو زبانریزم

چنان به وسعتِ این التماس ، خو کردم

که از نگاهِ دلم تکه تکه می ریزم

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۱/۱۷
فرهاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">