کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

نوستالژی با طعم موسیقی

چهارشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۰ ب.ظ


موسیقی رو دوست دارم گرچه بعضی اوقات هم دوست دارم برای همیشه ازش دوری کنم.بعضی اوقات خیلی گوش میدمش و برخی زمانها نیز برای مدتی کنارش میذارم.در حقیقت میتونم بگم در حال حاضر بهش وابسته نیستم.شاید رادیو رو بیشتر دوست داشته باشم.اونم رادیو نمایش که مشتری پروپاقرصشم.

یه زمانی یادمه  وقتی حدود شانزده ساله به بعد بودم،موسیقی بخش اعظمی از زندگیمو پر کرده بود.سنتی،پاپ،اونور آبی،اینور حوضی؛همه چی گوش میدادم.شبا تا کاست رو توی ضبط و پخش نمیذاشتمو زیر پتو نمیرفتم،خوابم نمی برد.

اون موقع غیر از موسیقیهای لوس آنجلسی که تبش فراگیر بود،آتش در نیستان استاد شهرام ناظری چیز دیگه ای بود.یه موقعایی که میرفتیم پارک ملت،زیر بعضی از پلهای پارک،مسابقات خوانندگی بود؛الحق و الانصاف صداهایی که میشنیدیم از ابی و داریوش هم واقعی تر بود.مسابقه میذاشتن با هم در حد المپیک.موسیقی های خارجی هم که بخش دیگه ای از زندگی شده بود.پینک فلوید با دیویدگیلمور،گانز،کیتارو،مدرن تاکینگ و...به هر حال گذشت.موسیقی نو شد و نوتر.سبکهای مختلف اومد.زیر زمینی و رو زمینی،احساسی و نفرینی و... که بیانگر دروغها و واقعیات،احساسات و درونیات و...ترانه سرایان و خوانندگان بود.اول اینکه در مقام قضاوت ترانه ها باید اینگونه اعلام نظر کنم وشاید موافقیدکه بخش اعظمی از مفهوم ترانه ها تهی شده.گرچه اون موقعا هم خوانندگان و ترانه سرایان کم بضاعت یا بی بضاعتی وجود داشتند که خزعبلات میبافتند(مثل ترانه ای که میگه:اون جمعه به جمعه سر و گوشش می جنبه...یا شب شب شعر و شوره شب شب ماه و نوره،با یار قرار گذاشتم دیر کرده راهش دوره...که تفاسیر مبسوطی دارند) ولیکن ترانه های امروزی نیز بعضاً از این دست مفاهیم ،دست کمی نداره.البته نمیتونم به بعضیاشون اشاره کنم چون ممکنه خوانندگان یا ترانه سرایان محترم ناراحت بشن یا اصلاً اون ترانه برای من بی ارزش باشه و شاید برای شخص دیگه ای حتی از خوراک روز و خواب شب هم با ارزشتر باشه.

یک سری از ترانه ها سفارشی هست و با قصد و مفهوم خاصی تولید میشه.به خصوص ریتم و موزیک آنها و تلفیقشون با متن که سر فرصت و در مطلبی دیگر با موضوع وارونه سازی موسیقی به اون اشاره خواهم کرد.

یک سری از ترانه ها هم که دِلیه.مث من که یه ترانه ای میگم و یه روز ممکنه بدم به مهدی یراحی بخونتش یا یه ترانه ی نفرینی باشه که بدم 2AFM بخونه.

این ترانه ی نفرینی که عرض کردم تقریباً از نوع جدیدشه.اون زمان خواننده ای اگه حتی معشوقش بهش پشت پا هم میزد جرآت نمیکرد نفرینش کنه.یا خطاب به خودش آه و ناله می کرد و لعنت میفرستاد و از کم و کاستی های خودش می گفت و یا باز با همه ی اجحافی که در حقش شده بود،یارشو دوست داشتو می ستود.اما زیر زمین که ترانه بگی خُب حال و هوا نم میکشه و نوع ستایش یار جفا کرده هم عوض میشه.

خوانندگانی از جمله یاس،تهی و همین برادر آرمین 2afm از این دست خوانندگانند که البته هر کدوم به نوبه ی خود هم شنیدنی اند و هم نشنیدنی.این بسته به ذائقه ی شنونده داره.

اما این برادر آرمین رو یه کمی دوست دارم.گرچه بر نفرین نامه اتفاق نظری ندارم اما ترانه هاش ریتم داره.دو تاشو بیشتر از بقیش دوست دارم که لینکشو پایین گذاشتم.یه حالو هوای واقعی خاصی داره.فحش خواهر و مادر را به طور کاملاً شرافتمندانه ای به مخاطب خاصش عنایت میکنه(ولی کار خوبی نمیکنه) و نکته به نکته ی ترانش چیزیه که اتفاق افتاده.علی ایحال ممکنه یه روزی یکی از ترانه هامو با توجه به سبکش بدم بخونه.سبک نفرینی نه؛منظورم سبک رپ یا به قول معروف اعتراضیه.

اما همیشه این سوال توی ذهنم بوده که آیا شنوندگانی که این ترانه ها بهشون مربوط میشه ، اصلاً تلنگری هم میخورن یا نه؟!

اصلاً حسی هم پیدا میکنن یا مثلاً ناراحت میشن یا بهشون بر میخوره یا نه؟!

آخه بهش گفتم : خیلی دوستت دارم.گفت مرسی!

واسه همینه که این سوالات توی ذهنم میان.بگذریم.سوالای بی جواب زیاده.

 

چیزی شده؟!

 

یه سالیه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۰۳
فرهاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">