یاد تو
امروز شاید مانند تمام روزها بود.اما با این تفاوت که من آنقدر بی تاب بودم که پرستوی جانم هر دم خود را در نبودت به قفس میزد و تو نبودی و تنها یاد تو بود.
امروز شاید مانند تمام روزها بود.اما با این تفاوت که تو نبودی و فقط یاد تو گوشه چشمانم را درید و سرازیر شد.تو نبودی و من می دانستم که اگر هم بودی تنها یادت بود و نه خودت.
منتظر آمدنت ماندم.نیامدی...دستانم خالیست؛دلم پُر
چقدر دوست داشتم که سکوت را می شکستی و برایم می گفتی از آنچه بر تو گذشت و من از آنچه بر من.دیگر طاقت نیاوردم.مجبور شدم سکوت را بشکنم و از تو سوال کنم.اما تو نبودی و فقط یادت پاسخم را داد.
لرزیدم و تلخ خندیدم...
امروز شاید مانند تمام روزها بود.با این تفاوت که...
چاره ای نداشتم جز اینکه به یاد تو نامه ای بنویسم.هر چند خلاصه.
جوابش را هم ندهی به یاد تو خواهم بود.
به یاد تو
ترانه ی "یاد تو می افتم" با صدای فریدون اسرایی
"یاد تو " زیبا بود ،
موفق باشی برادر