کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

فرهاد شدم !

چهارشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۷ ق.ظ

 

 

با هر غزل نابِ تو در خویش شکستم

مجنون شده پیراهنم از هم بگسستم

من عاشق شعرم ، غزلی ناب ز چَشمت

نیرنگ مکن ، ساده به پای تو نشستم

عشقت نه برای غزلِ کهنه ی من بود

خود نیک بدانی که من آن باده پرستم

شاعر نشوی هم غمِ چَشمان تو شعر است

با اینکه ندیدم ، غزلت خواندمو مستم

سنگم؟! بزن آن تیشه ی تیزت به ستونم

خود می زنم اصلاً ؛ که من آن تیشه به دستم

آری ؛ همه ی قصه همین بود...شنیدی؟!

" فرهاد " شدم دست به دامانِ تو بستم
 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۰۴
فرهاد

نظرات (۴)

سلام
چه زیباست این خانه...
منزلتان آباد بزرگوار
پاسخ:
سلام دوست عزیز.منزل خودتونه.بنده هم بارها به وبلاگ زیبای شما سر زدم و نوشته های اهوراییتون رو خوندم.امیدوارم همیشه قلمتون سبز و پاینده باشه.

"دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست

آن جا که باید دل به دریا زد همین جاست

.

بیهوده میکوشی که راز عاشقی را

از من بپوشانی که در چشم تو پیداست..."

 

*شعرتون خیلی دلنشین بود

این ابیات از حسین منزوی هم تقدیم به این پستتون..:)

(نگاهِ عاشق رو معشوق مثل قهوه مینوشه اما گاهی نمیشود..!)

پاسخ:
بیهوده...درسته.ممنون از شعر زیبایی که نوشتید.واقعن زیباست.و کامنت آخرتون هم درستو بجا بود.از حضور سبزتون سپاسگزارم.
۰۶ آذر ۹۴ ، ۱۰:۴۶ ✿شمیم زندگی✿
عالی
پاسخ:
ممنونم.محبت دارید.
۰۶ آذر ۹۴ ، ۲۲:۳۲ تحفه نویس
سلام بر فرهاد عزیز
شعر زیبایت ، بی نهایت زیبا بود
درود بر تو دوست خوبم
پاسخ:
سلام و هزاران سلام بر عزیز دل برادر.قدمتون سر چشمهای ما.ممنون از لطفت.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">