کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

زلف یار

دوشنبه, ۲۸ دی ۱۳۹۴، ۰۲:۴۹ ب.ظ


از فراق تو دمادم گله سر خواهم کرد

سینه بر سینه نفس را چه هدر خواهم کرد

دید هر کس به رخم خاکِ پریشانی را

گفتم این خاک نپرسید ، به سر خواهم کرد

کِی دل ایمن شود از زخم تو و زلف سیاه؟

زِغمت این شبِ تاریک سحر خواهم کرد

در خمِ زلف تو جُستم دلِ گمگشته ی خود

گُم شدم در خمِ زلفت ، مژه تر خواهم کرد

باده و ساقی و ساغر ، می و مُطرب به طَرَب

همه را در غمِ تو خون به جگر خواهم کرد

زِ غمم شاد شوی یا نشوی می دانم

سالها بندگیِ مرغ سحر خواهم کرد

یادِ فرهاد مهم نیست ، مهم فریاد است

روزگاری زِ تو فریادِ دگر خواهم کرد

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۲۸
فرهاد

نظرات (۱)

سالها بندگی مرغ سحر خواهم کرد.... 
شعرتون زیبا... مث همیشه. 
روزگاری زتو فریاد دگر خواهم کرد... 
پاسخ:
ممنون از خواننده ی همیشگی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">