کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۷۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است


تو از اول سلام ات پاسخ بدرود با خود داشت

اگرچه سحر صوتت جذبه «داوود» با خود داشت

 

بهشتت سبزتر از وعده ی شداد بود اما

برایم برگ برگش دوزخ «نمرود» با خود داشت

 

ببخشایم اگر بستم دگر پلک تماشا را

که رقص شعله ات در پیچ و تابش دود با خود داشت

 

«سیاوش» وار بیرون آمدم از امتحان گرچه

دل «سودابه» سانت هرچه آتش بود با خود داشت

 

مرا با برکه ام بگذار دریا ارمغان تو

بگو جوی حقیری آرزوی رود با خود داشت

محمد علی بهمنی

منبع: شعرهای ماندگار

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۱۹
فرهاد


با پای دل قدم زدن آن هم کنار تو

باشد که خستگی بشود شرمسار تو

در دفتر همیشه ی من ثبت می شود

این لحظه ها، عزیزترین یادگار تو

تا دست هیچ کس نرسد تا ابد به من

می خواستم که گم بشوم در حصار تو

احساس می کنم که جدایم نموده اند

همچون شهاب سوخته ای از مدار تو

آن کوپه ی تهی منم، آری که مانده ام

خالی تر از همیشه و در انتظار تو

این سوت آخر است و غریبانه می رود

تنهاترین مسافر تو از دیار تو

هر چند مثل آینه هر لحظه فاش تو

هشدار می دهد به خزانم بهار تو

اما در این زمانه ی عسرت مس مرا

ترسم که اشتباه بسنجد عیار تو

محمد علی بهمنی

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۰۹
فرهاد


منی که پس از رفتنم ز چشمهایت افتادم

همین که شد ، به نگاهی به پایت افتادم

نگاه کن دقیق و حال این غریب ببین

که با نگاه تو از پا ، به پایت افتادم

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۳ ، ۱۳:۰۳
فرهاد


دم غروب،نگاه منتظر مبهم تمام فصول...به حجم وقت نشست

و انتظار سرآمد،غروب پیدا شد

نماز مغرب و عشاء به عرض عشق گذشت...

و طول راز و نیازم ز ارتفاع غمت ممتد شد.

و بوی باغچه می گفت: ز خانه بیرون شو

و من به شوق دیدن باران به کوچه برگشتم

چه حرفهای عجیبی زدیم بر سر دل

چه حرفهای قریبی نگفته ایم هنوز

دلم گرفته عزیز...

چرا نمی خواهی؟! که مرد عاشق تو، به وسعت غم ابری آسمان برود.. و هی خیس شود از سخاوت باران

چرا نمی آیی؟! که خود گیاه شویم... و باز...خیس شویم

چه فکر نازک شادی که وصل ممکن هست

و هیچ فاصله ای نیست ... اگر...

به ماهی تشنه کمی آب دهیم

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۱۰
فرهاد


لطفاً با دقت به این تصاویر نگاه کنید...(مابقی تصاویر به دلیل عدم امکان کسب اجازه از صاحبان تصاویر منتشر نمی شود)

اینان منتظران ظهور آقا امام زمان (عج) هستند.من هم در زمره ی شان.حالا با دقت بیشتری به خیابانهایی که قرار است روزی به قدوم مبارک امام عصر مزین شوند فکر کنید! آیا این خیابانهای کثیف و نا آراسته شایسته ایشان است؟در ست است که همه ی ما به نوعی حب اهل بیت عصمت و طهارت را به دل داریم.این مهم از زمان تولد تا مرگ همراه ماست.اما آیا اینگونه باید مقدمه ی ظهور را مهیا سازیم؟با این خیابانهای کثیف و پر از لیوانهای یک بار مصرف استفاده شده ی بعد از مراسم جشن و مولودی؟ما را چه می شود؟! ما که حداقل های ظهور را نمی دانیم، چگونه داعیه ی حمایت از مکتبمان را داریم؟مکتبی که اصول آن بر پایه ی ایمان، تقوی، پاکیزگی و آراستگیست...

من واقعاً نمی توانم این تصاویر را هضم کنم.شاید مسخره ام کنید.اما بعد از پوزخند به عرائضم و پس از گفتن جمله ی :" برو بابا حال داریا..." ، باید متذکر شوم که امام زمان(عج) خود چنان می داند و می داند که ریزترین اعمال ما از دید ایشان پنهان نخواهد ماند...حرف زیاد است.چرا که سالهاست این صحنه ها تکرار می شود و من حقیر به نوبه ی خود عذاب می کشم. اما باز در پایان با خود می گویم:درست می شود.چون همه ی اینان حب اهل بیت را در دل دارند و ...وای به روزی که این عشق از دلمان رخت بر بندد.با همه ی جسارتهای این حقیر، یادمان باشد:

هر زباله ای که به زمین می اندازیم، کمر یک نفر را برای برداشتن آن خم می کند.کافیست هم او در دلش ما را لعن کند.پس واااای به حالمان...خودتان قضاوت و تفکر کنید.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۳
فرهاد

زندگی من کنار این غریبه بی تو مثل روز، روشنه

این غریبه بر خلاف تو تمام لحظه هاش کنــــارمنه

یه زندگی براش درست کنم که روز و شب حسودی کنی

روزی هزار دفعه تو آرزوی اینکه کاشکی بودی کنی

من ، کنار تو یه روز خوش نداشتم از ترس تو

این غریبه پای گریه هام میشینه بر عکس تو

هر عذابیم به من بده

از اینکه بامـــنه

کنار اون خوشــم

هرچی خاطرات با توئه کنار خوبیاش تو سینه میکشم

روبه روی من کسیه که دلش با منه و تمام زندگیش منم

روبه روت کسیه که توی وجودش میگردی دنبال عطر تنم

ولی هیچکی مثل من برات نمیشه

رفتم از کنار تو واسه همیشه

صورتش اندازه ی تو ماه نیست

اما قلبش مثل تو سیاه نیست

دور من هیچکی به سادگیش نیست

غیر من هیچکی تو زندگیش نیست

دیدن دوبارت آرزوم شده ،اما هرچی بود دیگه تموم شده

 علیرضا طلیسچی به نام روبروی من
دانلود ترانه

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۱۰
فرهاد
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۱۲
فرهاد
۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۳ ، ۰۸:۱۵
فرهاد

میلاد پر برکت صاحب زمان بر تمامی شما تهنیت باد.

دلم انگاری گرفته، قد بغض یا کریما

عصر جمعه توی ایوون، می شینم مثل قدیما

تو دلم می گم آقا جون، تو مرادی من مریدم

من به اندازه وسعم، طعم عشقتو چشیدم

کاشکی از قطره اشکت، کمی آبرو بگیرم

یعنی تو چشمه چشمات، با نگات وضو بگیرم

برای لحظه دیدار، از قدیما نقشه داشتم

یه دونه هدیه ناچیز، واسه تو کنار گذاشتم

یادمه یکی بهم گفت، هرکی تنهاست توی دنیا

یه دونه نامه خوش خط، بنویسه واسه آقا

کاغذ نامه رو بعدش، توی رودخونه بریزه

بنویسه واسه مولاش، خاطرت خیلی عزیزه

خاطرت خیلی عزیزه

 دانلود ترانه با صدای احسان خواجه امیری

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۱۳
فرهاد
۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۳۹
فرهاد