عشق...آری یا نه؟!
هرکه عاشق شود ، آنگاه عشق پنهان دارد و بر عشق بمیرد ، شهید باشد...
هرچند می کوشم از عشق در گذرم ، عشق مرا شیفته و سرگردان می دارد و با این همه او غالب می شود و من مغلوب.با عشق کِی توانم کوشید؟
دریغا عشق ، فرض راه است همه کس را.در عشق قدم نهادن کسی را مسلم شود که با خود نباشد و ترک خود کند.عشق آتش است.هرجا که باشد جز او رخت دیگری ننهد.هرجا که رسد سوزد...
ای عزیز! به خدا رسیدن فرض است و لابد هرچه به واسطه ی آن به خدا رسند فرض باشد به نزدیک طالبان.عشق ، بنده را به خدا رساند.پس عشق از بهر این معنی فرضِ راه آمد.
ای عزیز! مجنون صفتی باید که از نام لیلی جان توان باختن.کار طالب آن است که در خود جز عشق نطلبد.وجود عاشق از عشق است.بی عشق چگونه زندگانی کند؟
عشق را سه گونه آمد: عشقی صغیر ، عشقی کبیر و عشقی میانه.عشق صغیر ، عشق ماست به حق تعالی؛عشق کبیر ، عشق خداست به بندگانش و عشق میانه...دریغا ندارم یارای گفتنش را که بس مختصر فهم آمده ام.
و سرانجام...
همانا او بنده ی خود را عاشق کند.آنگاه بر بنده عاشق باشد و بنده را گوید:((تو عاشق و محب مایی و ما معشوق و حبیب تو...چه بخواهی و چه نخواهی)).
دانلود و پخش آنلاین ترانه ی "یکی همیشه هست" با صدای میثم ابراهیمی