کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

چگونه برای وبلاگ مطلب بنویسیم؟ آیا نوشتن در یک وبلاگ نیاز به تکنیک خاصی دارد؟ آیا نوشتن در اینترنت مانند نوشتن یک کتاب یا مقاله برای ارایه در کلاس است؟ بعضی از وبلاگ‌نویس ها اهمیتی به این مسئله نمی‌دهند و هر طور دلشان بخواهد می‌نویسنددر این درس می آموزید از چه قواعدی پیروی کنید تا برای وبلاگ تان به گونه‌ای مؤثر بنویسید.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۴۹
فرهاد

پاورپوینت PowerPoint نرم افزاری ساده و کارآمد برای ساخت برنامه های چندرسانه ای کوچک (مانند کاتالوگهای الکترونیکی و برنامه های اطلاع رسانی ساده) است. معمولاً بیشترین مورد استفاده از پاور پوینت در مورد ساخت سیستم تصویری قابل نمایش در سمینارها و جلسات مهم میباشد. وجود الگوهای از پیش آماده شده، در پاورپوینت موجب میگردد که در سریعترین زمان به بهترین نتیجه دست یابید.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۴۰
فرهاد

در این فایل آموزشی مطالب زیر توضیح داده شده است :

1.تاریخچه‌ای از کامپیوتر ( نحوه پیدایش و نسلهای آن، لامپ خلا، ترانزیستوری، استفاده از IC ، استفاده از ریز پردازنده‌ها، تاثیر کامپیوتر بر زندگی روزمره مانند پزشکی ، کتابخانه ها و کارتهای هوشمند و غیره. 

 2.انواع کامپیوتر از نظر قدرت و سرعت کارائی :

الف) ابر رایانه (super computer) 

ب) ریز کامپیوتر Micro Computer مانند کامپیوتر PC از جمله رومیزی Laptop-Desktop ( قابل حمل ) Notebook و ..... 

پ) رایانه های بزرگ Main frame (سرور)

ج) کامپیوترهای کوچک Mini computer 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۰
فرهاد


۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۲۳
فرهاد


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۲۲
فرهاد


۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۲۱
فرهاد


تو که نمی ترسی؟!

انگار پیر شده اَم که مرا دوست نداری! این موی سپید...زمزمه می کنم با خودم به خاطر اخمهای تو و آنچه گاهی بین ماست.من، بیمه ی بازنشستگی هم نیستم ولی مهم نیست.آیینه هم با من حرف می زند این روزها.هر وقت جلویش می ایستم،هر وقت به خودم نگاه می کنم و شانه میزنم مو را:یکی بیشتر،یک تار سفید بیشتر؛ به آیینه می گویم: اگر به جای من بودی، هر روز میریختی اگر مرا می دیدی که من تکه های خودم را به هم در آمیخته اَم؛که اکنون رو به روی تو پیرم.بسیاری نیامده پیر شدند. و ما(من و تو) یک اتفاق در زندگی هستیم.

تو با جوانی اَت و من با حس بیست سالگی روی گونه های تو.من پیر نمی شوم و نمی میرم.مگر در آگهی روزنامه ای یا بر دیوارهای محله.اما یقین بدان که با هر تندی اَت، صدای شکستن استخوانهایم را خواهی شنید...

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۵۸
فرهاد


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۳ ، ۰۹:۰۲
فرهاد


روزگاری پرواز را داشتم در دست

روزگاری آزاد می گشتم در دشت

پر کشیدم تنها،تا بلندای خیال

سایه ای روشن و پاک بود بر یک دیوار

ناگهان تیغ رسید،بال پروانه شکست

من فرو افتادم،اشک در چشم نشست

سایه شد سایه ی من،تو شدی همدم من

منِ آزاد شدم در بندت

بالِ پروانه شد اندر چنگت

پر گشودی تنها تا بلندای خیال؛

پای لنگانم دگر راه نبرد

با دلم رفتم تا قله ی عشق!

۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۳ ، ۱۴:۱۵
فرهاد

 

    کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟!                          که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب

    محمد علی بهمنی

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۰۹
فرهاد