کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

کافه 54

دال...پایان نام کوچک من وآغاز دریاست...اکنون که پایان من آغاز دریاست،بر ساحل تن خسته ام قدم بزن

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر

۱۴۸ مطلب با موضوع «کافه چکامه» ثبت شده است


 

داری می ری از پیشم اِنقده دست به دست نکن

من که آروم نمی شم کفشاتو هی عوض نکن

تو که آخرش می خوای از دل من رد شی بری

برو اما زود بیا ! مَردِتو بی نفس نکن

من از اول می دونستم که تو تنهام می ذاری

که عروسکم واسه وقتی کسی رو نداری

یا که این رابطمون حساب کتابی نداره

آخرش جداییه ، هیچ جا تلاقی نداره

داری می ری صفحه ی زندگیمون بسته می شه

آرزوهای منم به قصه وابسته می شه

من دیگه جونی ندارم که ازم پس بگیری

فکر نکن زنده می مونم تا به بازیم بگیری

داری می ری از پیشم فاصله هاتو کم نکن

کفشاتو بپوش برو وقتتو هی تلف نکن...

 

تنهایی با صدای احسان خواجه امیری

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۶:۵۳
فرهاد


۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۰۹:۱۸
فرهاد


 

نشد که لحظه ای ، بغل کنم تو رو

نشد نشد نشد ، بیا بیا نرو

اراده داشتم نمی گذاشتم

که بی هوا بری تو رو که داشتم

و عادتت بدم به عشق بند شی

به چشم خیس من علاقه مند شی

نشد که از دلم جدا کنم تو رو

نشد نشد گلم ، بیا بیا نرو

نشد که یکدفه صدا کنم تو رو

تمام عمر من ، بیا بیا نرو

 

***********************************

قدیما هر کسی که شعر می سرود

ترسِ نبودنا توو شعر اون نبود

هوای شعر من حالا چه ابریه

موندنو عاشقی دیگه چه کاریه؟!

تا اینکه یک روزی بازم ببینمت

توی خیال خود ، ادامه می دمت

نشد که از خودم جدا کنم تو رو

نشد نشد گلم ، بیا بیا نرو

نشد که بی هوا بغل کنم تو رو

تمام عشق من ، بیا بیا نرو

 

***********************************

تو داری از خودت فرار می کنی

داری با عشقمون چیکار می کنی؟!

نرو نرو بیا به رسم یادگار

یه بار دستتو توو دست من بذار

نرو  نرو بیا به رسم یادگار

یه بار دستتو توو دست من بذار

 

ترانه به "رسم یادگار" با صدای محسن چاوشی

 

۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۲:۳۰
فرهاد


رسیدن سرآغاز دل کندن است

مگر می شود ترس رفتن نداشت؟!

مگر می شود پیش آیینه ها

نشست و هراس شکستن نداشت؟

مگر می شود رفت تا پنجره؟

ولی اشک در خاک گلدان نکاشت

و یا می شود پای در ایستاد؟

کمی بغض با پای لرزان نداشت؟

رسیدن سرآغاز یک فاجعست

نهایت ، جداییست...دل کندن است

ولی با همین حالو این ماجرا

رسیدن تمام دلیل من است

جدایی با صدای احسان خواجه امیری

 

۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۲۰:۵۵
فرهاد


عجب روزگاری عجب قصه ای

دارم زیر بارون قدم می زنم

عذابم شده لحظه ی رفتنت

چشامو به اشکم رقم می زنم

 

محاله که از یادِ من پاک شی

چراغای شب شاهدای منند

سفر بی خطر نیست،آروم برو

بدون پشت پاهات چشای منند

 

چه آهی کشیدم دمِ رفتنت

دلم افتاده زیر پاهات،ببین

توی آینه هم نگاهی بکن

خدا ، حافظت باشه ای نازنین

 

توی کوچه ی بی عبور و غریب

منو خاطرات تو تنها می شیم

همش خیره می شم به روزایی که

منو تو با هم،یکدفه ما می شیم

 

مث دوره گردا شده زندگیم

شبای تابستونیمم برفیه

نگو بی خیالِ خیالت بشم

عزیزم نگو؛این چه جور حرفیه؟!

 

نمی دونم اصلاً چه جوری بگم

نمی شه بدون تو من سر کنم

ولی عمق این فاصله هامونو

باید هر جوری هست باور کنم

 

چهل سالگی خیلی اَم دور نیست

بخوای ، پیش تو مثل بچه می شم

نمی شه جوون شد ولی با تو من

همون قصه ای که محاله می شم

 

سفر رفتیو بی قرار تواَم

از این رفتنت بدجوری دلخورم

می خواستم بگم بی من هیچ جا نرو

ولی دائماً حرفامو می خورم

 

شاید دیره اما بدون قلب من

به یک خاطره از نگاهت خوشه

قلم می زنم شعر می گم برات

آخه بی محلیت منو می کشه

 

عجب روزگاری عجب قصه ای

خداجون نبین پشت پا می خورم

زمینو زمانو به هم می زنی

زمانی که بی تو زمین می خورم

 

ترانه ی  "منو بارون"   با صدای رضا صادقی و بابک جهانبخش

 

۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۳۷
فرهاد


بزن بارون که این دل بی قراره

دل دیوونه اُم دلتنگ یاره

بزن بارون که چشمام خیسِ خیسه

بزن تا آبروم هیچ وقت نریزه

ببار و ابر دلتنگو ببارون

چشام رو کُن مث اون رود کارون

بزن بارون بزن،دل غرق خونه

یکی داره " بزن بارون " می خونه

ببار؛ یارُم از این طوفان نترسه

یه وقت چشماش پی هیچ کس نلرزه

بزن بارون ، از این بهتر نمی شه

اگر چه حال من اینه همیشه

 

بزن بارون با صدای حمید عسگری

 

ببار ای بارون با صدای استاد شجریان

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۲۶
فرهاد


گر قلب تو لرزید ، دلم از کمر افتاد

تیری که زدی بر دل خونین جگر افتاد

وصلی که در آن ناحیه از منطق ما بود

با قهر نگاه تو ز بال و پرم افتاد

با هرکه توانسته کنار آمده دنیا

نوبت که به ما شد به سره ناسره افتاد

پشت سر تو حرف بدی نیست ! من هستم

صدبار به من قرعه ی بی همسفر افتاد

۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۲۰
فرهاد


کاش همراهی بود

تا سفر ساز کنم

پر پروازی بود

تا که پرواز کنم

                   گرچه در کنج قفس

                   سهم من تنهاییست

                   لیک در باغ دلم

                   آسمان رؤیاییست

                   در وجودم خبریست

                   خبری شیدایی

                   می درخشد خورشید

                   به همین زیبایی

                   گنبدی جنس طلا

                   در وجودم جاریست

                   وقت پرواز منو

                   لحظه ی بیداریست

باز کن پنجره را

که هوا بارانیست

گوش کن همسفرم

دل من طوفانیست

          گنج احساس مرا

          نگشاید دستی

          تا گشاید دل من

          راز این سرمستی

          هر که گنجیست در او

          که پر از احساس است

          دل او باغچه ایست

          که دلش با یاس است

                              یاس را باید چید

                              گل به سر باید کرد

                              خویش را از نفسش

                              بارور باید کرد

 

۸ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۵۳
فرهاد

 

بدرقه می کنم تو را چون به حصار می روی

سرو چمان من چرا قافله وار می روی؟

من سرِ کوچه ی دلت منتظرم ؛ نرو ؛ بیا

دیر نکن که این چنین مست و خمار می روی

هر نفسم به بودنت ، مُرده اَم از نبودنت

بود و نبودِ من چرا زار و نزار می روی؟

نقش تو تار می کند مَردُمِ چَشم خسته ام

اشک نمی گذارَدَم ، حال که تار می روی

منتظرت همیشه ام گرچه زدی به ریشه ام

پایِ پیاده در پی اَت گرچه سوار می روی

۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۳۵
فرهاد


در ابتدای راه ، قرارها گذاشتم

سرخوش ز عشق ، گرچه شناختی نداشتیم

دلداده و دل به دل هم که دوختیم

پروانه و شمع شدیمو چه سوختیم

دلبسته؟! وابسته؟! تو فرض کن هرآنچه بود

هر روز حرف زدیم از آنچه بودو  می نمود

ناگه در این وسط دو سه تا اتفاقِ بد

شُد مایه ی جدایی ما تا همین اَبَد

جرأت نداشتیم بمانیم غرقِ درد

باشیم سر قرارهایمان مثل هرچه مَرد

بر ریشه ی درختِ اعتمادِ هم تبر زدیم

هیزم شکن نبودیم ، ولی پُر هُنر زدیم

هرآنچه سرمایه ی دل شد ، فروختیم

مسکین شدیم ، چَشم به تقدیر دوختیم

تو مدعی بی گناهیو ...منم چنین

باشد...قبول! هرچه تو گفتی...فقط ...ببین!

برگرد و از مسیر نگاهم عبور کن

رد شو...نمان...فقط ضرباتت مرور کن

 

دانلود و پخش آنلاین ترانه "ادعا" با صدای مرحوم مرتضی پاشایی

۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۸
فرهاد