ببین چه دلخوشی ساده ایست که اینچنین مختصر،به قدر همین راه
تو یار من باشی
به من دروغ بگویی اما
همیشه در همه جا،یارِ غارِ من باشی
و یا کمی بلاکشِ این قلبِ بی قرارِ من باشی
ببین چه ساده راضی می شوم؛به من بگو که برو
ولی همیشه پیِ سایه سارِ من باشی
و یا به من بگویی که نرو!...دروغ بگویی اما
همیشه در همین دورویی ساده،دوستدارِ من باشی
ببین چقدر کم توقعم به بود و نبودت؛چرا که اینگونه است عشق
که در خیال خودم ،بی قرارِ من باشی
ببین چه ساده است زندگی در این مسیر؛
تو یارِ دیگری و ...بر مدارِ من باشی!